24 تشکل دانشجویی دانشگاههای آذربایجان شرقی: هشدار به کسانی که سرمایه اجتماعی را ملعبه سیاست بازی ها خود کردند
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۳۹۳۲
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، 24 تشکل دانشجویی دانشگاههای آذربایجان شرقی در بیانیهای نسبت به حوادث و اغتشاشات روزهای اخیر در برخی نقاط کشور واکنش نشان داد.
در این بیانیه آمده است:
بسمه تعالی
لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا (60)
ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ [ ﺿﻌﻒ ﺍﻳﻤﺎﻥ ] ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ شهر ﺷﺎﻳﻌﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺁﻭﺭ ﭘﺨﺶ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ [ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺯﺷﺘﺸﺎﻥ ]ﺑﺎﺯ ﻧﺎﻳﺴﺘﻨﺪ ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﻣﻰ ﺍﻧﮕﻴﺰﻳﻢ [ ﻛﻪ ﻳﺎ ﺗﺒﻌﻴﺪﺷﺎﻥ ﻛﻨﻲ ﻳﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﻨﮕﻲ ] ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ [ ﻛﻪ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﭘﺎﻙ ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪ .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب میگذرد و در این سالها لحظهای نبوده است که این انقلابِ برآمده از اراده مردم مورد تهدید جریانات مختلف داخلی و خارجی نباشد. بمبگذاریها و کشتار مردم توسط منافقین، جنگ هشت ساله که توسط صدام، دیکتاتور عراق و با حمایت کشورهای غربی بر ایران تحمیل شد، اغتشاشات موسوم به کوی دانشگاه در سال ۷۸، راهاندازی فتنهای عظیم در سال ۸۸ به بهانهی تقلب در انتخابات، شورشهای مختلف در سال ۹۶، آشوبهای آبان ۹۸ به بهانه افزایش قیمت بنزین و اکنون آشوب و اغتشاش برای فوت خانم مهسا امینی که در محل پلیس امنیت اخلاقی صورت گرفت.
متأسفانه، در کنار همه تلاشهای دشمنان، وجود ناکارآمدیهای داخلی که توسط برخی از کارگزاران نظام صورت گرفته است، تکمیل کننده و مشتعل کننده اعتراضات اجتماعی بوده است اعتراضاتی که منجر به از بین رفتن سرمایهی اجتماعی نظام اسلامی شده است.
با کمال تأسف باید بگوییم، هستند کسانی که سرمایه اجتماعی را ملعبه سیاستبازیها و باندبازیهای خود کردهاند و چه در قدرت باشند و چه نباشند اقدامات آنان مصداق مُرجِفون فِی المَدینه است که اقداماتشان موجبات شکلگیری آشوب و درگیری است.
در موضوع فوت خانم مهسا امینی، که در ابتدا با انتقاد از نحوه عملکرد گشت ارشاد آغاز گردید، بلافاصله، اعتراضات، تبدیل به آشوب و هرج و مرج و تخریب اموال عمومی، شد که هیچ انسان آزادهای موافق چنین رویکردی نبوده و نیست و این عمل باعث گردید اعتراض مردم به حاشیه کشیده شود و جالب که برخی از نمایندگان مجلس هم با نقشآفرینی بسیار منفی، عملاً در صف آشوبگران قرار گرفتند.
معتقدیم بزرگترین ظلمی که دشمنان داخلی و خارجی، بر این مرز و بوم روا میدارند، این است که هر بار اعتراض مردمی را با رفتارهای رادیکال، به حاشیه رانده و موضوع را امنیتی میکنند. چه اینکه آنها میدانند که چنانچه این اعتراضات به صورت مسالمت آمیز انجام بگیرد، مسأله نقش مردم در تصمیمگیریهای کلان کشور بیش از پیش افزوده خواهد شد و این خود عاملی برای افزایش سرمایهی اجتماعی است. نشان به آن نشان که در جریان اعتراضات فرهنگیان به مسائل صنفی خودشان که به صورت مسالمتآمیز انجام شد اقدامات مناسبی از سمت مسئولان امر صورت گرفت.
در این میان، تشکلهای دانشجویی که مخاطب تعبیر حلقههای میانی مقام معظم رهبری هستند خود را موظف به پیگیری اعتراضات مردمی از راه مجاری قانونی و رساندن مشکلات مردم به گوش مسئولین میدانند و در تحقق این امر تمام تلاش خود را به صورت مسئولانه و عالمانه انجام خواهند داد و هر گونه اخلال و ایجاد بینظمی در محیطهای عمومی و دانشجویی را محکوم نموده، آن را مانع تحقق مطالبات مردمی میداند. طبعاً انتظاری که مقام معظم رهبری از دانشگاه دارد، دانشگاه باید محل اندیشه و نظریهپردازی باشد لذا کشاندن اغتشاشات و نا آرامیها به داخل دانشگاه محکوم است و دانشجویان عزیز به تشکلهای انقلابی کمک کنند که فضای آرام بر دانشگاه حاکم باشد و دانشگاه هم باید به صورت علمی پیگیر مطالبات مردم باشد.
تشکلهای دانشجویی انزجار و محکومیت خود را از آشوبها، آتش زدن قرآن، آتش زدن پرچم ایران و کشتن افراد بیگناه توسط عدهای مزدور را اعلام نموده و حساب جوانانی که بر اثر کوتاهیهای فرهنگی و رهاشدگی فضای مجازی فریب افراد آموزش دیده سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل خوردهاند را جدا میداند. آنچه در این ایام از مطالب ضد انقلاب منتشر شده، آنها به صراحت اعلام میکنند که میخواهند ایران را شبیه سوریه بکنند، ایرانی تجزیه شده، ایرانی که کرد و ترک و لر و تمام اقوام ایرانی که همیشه زیر بیرق نظام اسلامی زندگی مسالمت آمیزی با هم داشتهاند، با یکدیگر به اختلاف بیافتند، اما زهی خیال باطل.
تشکلهای دانشجویی بیدارتر از همیشه، خود را در صف اول مطالبه از مسئولان میداند و از طرفی اجازه نخواهد داد تا عدهای فضای دانشگاه را به سمت التهاب و بینظمی برده و پازل دشمنان را تکمیل کند.
بدون شک حمایت شما دانشجویان در تمامی دانشگاههای استان از همکلاسیهای خود در تشکلهای دانشجویی باعث میشود تا بتوانیم صدای اعتراض مردم را تمام و کمال به گوش مسئولان برسانیم و مردم سالاری دینی را در این کشور قوام بخشیده، بدینوسیله پای دشمنان و بدخواهان این نظام را قطع نماییم.
والسلام علی من التبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز / بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز / بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی استان
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور استان / بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند تبریز / بسیج دانشجویی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و حرفه ای استان / بسیج دانشجویی دانشگاه علمی کاربردی استان / بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان / بسیج دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی تبریز / بسیج دانشجویی دانشگاه های غیر انتفاعی تبریز
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز/ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز/ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تبریز/ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه مدنی / جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند/ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه مراغه/ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بناب
قرارگاه استانی هیأت دانشجویی هیئت شهدای گمنام دانشگاه تبریز/ هیئت فاطمیون دانشگاه علوم پزشکی / هیئت محبان الزهراء (س) دانشگاه صنعتی سهند / هیئت منتظران مهدی (عجب)دانشگاه صنعتی سهند/ هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تبریز / هیئت مکتب الشهدا دانشگاه مراغه
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دانشگاه تبریز علوم پزشکی تبریز دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند تبریز دانشگاه هنر اسلامی تبریز دانشگاه فرهنگیان تبریز گشت ارشاد اغتشاشات مهسا امینی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بسیج دانشجویی دانشگاه دانشگاه صنعتی سهند تشکل های دانشجویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۳۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته